ویژگیها و شاخصه های انقلاب اسلامی
ویژگیها و شاخصههای انقلاب اسلامی انقلاب اسلامی در کنار وجوه اشتراک و تشابههایی که با سایر انقلابها (به لحاظ شرایط و عوامل پیدایش و پیروزی) دارد، ویژگیهایی خاص خود را هم دارد که ماهیت ایدئولوژیک و اسلامی آن را مشخص میکند. دیدگاههای طبقاتی و لیبرالیستی که
ويژگيها و شاخصههاي انقلاب اسلامي
انقلاب اسلامي در كنار وجوه اشتراك و تشابههايي كه با ساير انقلابها (به لحاظ شرايط و عوامل پيدايش و پيروزي) دارد، ويژگيهايي خاص خود را هم دارد كه ماهيت ايدئولوژيك و اسلامي آن را مشخص ميكند. ديدگاههاي طبقاتي و ليبراليستي كه ساختارها و شرايط سياسي و اجتماعي را منشأ انقلاب ميدانند، بهطور تلويحي انقلاب را ناشي از تغييرات اجتماعي ميدانند و ريشه انساني و دروني آن را نفي ميكنند، در حالي كه اسلام روي فطرت انسانها و انسانيت آنها تأكيد دارد. (3) اين به منزله تأكيد بر نقش اراده و انتخاب افراد است كه در آيه شريفه ان اللّه لايغيّر ما بقوم حتي يغيّروا ما بانفسهم (4) به صورت يك قاعده اساسي براي تحولات اجتماعي ذكر شده است. يعني در كنار عوامل مادي و اجتماعي، براي انقلاب اسلامي بايد به عوامل غيرمادي و انساني نيز توجه كرد.
ــــــــــــــــــــــــــــ1. عميد زنجاني، همان، ص 21.
2. اين تعريف با اندكي تغيير در كلمات، از استاد عميد زنجاني اقتباس شده است. ر. ش. به: انقلاب اسلامي و ريشههاي آن، ص 21.
3. مرتضي مطهري، پيرامون انقلاب اسلامي، ص 29 ـ 30.
4. قرآن كريم، سوره رعد، آيه 11.
[60]1ـ ماهيت مكتبي و اسلامي انقلاب : مهمترين ويژگي انقلاب اسلامي، ماهيت مذهبي آن است. از اين نظر، انقلاب اسلامي، انقلابي منحصر به فرد و بينظير است. چون انقلابهاي مهم جهان، به لحاظ ماهيت، يا اقتصادي و مادي بودهاند و يا سياسي و آزاديخواهانه و حتي با جمع اين دو، هيچ يك از آنها انقلابهاي مذهبي نبودهاند. در حالي كه در انقلاب اسلامي ايران، در كنار عوامل اقتصادي و سياسي، ايمان و عقيده نيز وجود داشته (1) و عامل اساسي آن، اعتقاد و ايمان مردم به اسلام بود. بدين لحاظ، ماهيت اصلي انقلاب اسلامي، اسلامي بودن آن است.
مردمي كه به يك مكتب، ايمان داشته و به ارزشهاي آن بشدّت دل بسته باشند، هنگامي كه مكتب خود را در معرض خطر ببينند، براي جلوگيري از خطر و احياي كامل مكتب، دست به قيام ميزنند. به تعبير شهيد مطهري، چنين انقلابي هيچ ربطي به سيري و گرسنگي و يا ارتباطي با آزادي سياسي و دمكراسي و يا فقدان آن ندارد و مردم در عين رفاه اقتصادي و سيري شكم و نيز داشتن آزادي سياسي، فقط به دليل عدم استقرار كامل مكتب مورد اعتقاد خود برميخيزند و انقلاب ميكنند. (2)
به اعتراف بسياري از محققين و ناظران خارجي، ملت ايران در شرايط رفاه اقتصادي ناشي از افزايش قيمت نفت در اوايل دهه 1350، دست به انقلاب زدند و علي رغم حاكميت طولاني استبداد، مردم در شعارها و راهپيماييهاي خود، بحث دمكراسي و آزاديهاي سياسي را به عنوان هدف اصلي و نهايي مدّنظر نداشتند و قالب و چارچوب حركت، به طور كامل مذهبي بود و از مساجد هدايت ميشد. به عبارت ديگر، مبارزه ملت ايران يك مبارزه همه جانبه و شامل در ظرف بزرگ اسلامي بود.
اين مبارزه تنها يك قيام عليه استبداد داخلي و استيلاي سياسي و يا تنها عليه استيلاي خارجي و استعمار اقتصادي نبود، بلكه در عين حال قيامي عليه فرهنگ و ايدئولوژيهاي غربي و دنباله روي از غرب هم بود. ملت ايران وقتي كه در تظاهرات چند ميليوني عيدفطر، و عاشورا و تاسوعا شعار جمهوري اسلامي را عنوان كرد،
ــــــــــــــــــــــــــــ1. مرتضي مطهري، همان، ص 32.
2. همان، ص 26.
[61]مُهر فرهنگ خود (اسلام) را به انقلاب (1) زد و آن را اسلامي كرد.
منظور از اسلامي بودن انقلاب آن است كه روح و گرايش اسلامي در مجموع و كل حركت به چشم ميخورد و ظرف آن اسلام و اسلامگرايي بود. بر همين اساس جهان استكباري، (ناتوان از مقابله با موج انقلاب اسلامي)، تنها توجيهي كه براي انحراف افكار عمومي جهان و تخطئه انقلاب اسلامي تراشيد، اين بود كه آن را نوعي تروريسم ناميد كه مولود بنياد گرايي است. (2) برخلاف توجيهات استكباري، انقلاب اسلامي، انقلابي است كه از همه جهات مادي، معنوي، سياسي، عقيدتي و...، روح و هويت اسلامي دارد و عدالتخواهي، آزاديخواهي، استقلالطلبي، رفاه مادي و... را در سايه اسلامي و با رنگ و صبغه اسلامي ميخواهد. بدين لحاظ انقلاب اسلامي، يعني راهي كه هدف آن اسلام و ارزشهاي اسلامي است و انقلاب و مبارزه تنها براي برقراري ارزشهاي اسلامي صورت ميگيرد.
2ـ كيفيت رهبري انقلاب: قدرت رهبري و كيفيت نفوذ معنوي آن، ويژگي ديگر انقلاب اسلامي است كه آن را از ديگر انقلابهاي جهان متمايز ميسازد. بر اين اساس، تحليل ماهيت انقلاب اسلامي از تحليل رهبري آن جدا نيست. رهبري انقلاب اسلامي در فقيهي جامعالشّرايط تحت عنوان مرجع تقليد متجلي بود كه علاوه بر فرمانده و ايدئولوگ انقلاب، به لحاظ شرعي مورد تبعيت و مراجعه قاطبه ملت ايران بود و مردم فتواي وي را به عنوان حكم خدا تلقي ميكردند. مردم بر اساس اعتقاد به امامت و تداوم آن در قالب ولايت فقيه، اطاعت رهبر انقلاب را در همه شؤون زندگي خود پذيرفته بودند و پيروي از وي را پيروي از قرآن، اطاعت از فرمان خدا و در نهايت اطاعت از رسول خدا و امامان معصوم ميدانستند.
امام علاوه بر اين كه يك مرجع تقليد بود كه به لحاظ شرعي و ديني مطاع اكثريت ملت ايران بود، يك مقتداي سياسي و فرمانده انقلاب بود كه همه نيروهاي مبارز و انقلابي، حتي آنهايي كه به مقام مذهبي امام بيتوجه بودند، ازايشان تبعيت ميكردند و
ــــــــــــــــــــــــــــ1. همان، ص 66.
2. عميد زنجاني، پيشين، ص 4.
[62]مجموعه اين دو عامل از امام شخصيت بانفوذ و مقتدري ساخته بود.
امام خميني (رحمه الله) به عنوان رهبر انقلاب اسلامي، يك انسان ايدهآل با همه صفات و ويژگيهاي حسنه بود و تركيبي از تواناييهاي خدادادي، روحي، سياسي، فكري، اخلاقي و علمي، اين شخصيت استثنايي را در موقعيتي قرار داده بود كه ميتوانست با نفوذ و قدرت فوقالعادهاش، نقش عظيمي در تحولات انقلابي برعهده گيرد و ظرف چند دقيقه ميليونها انسان را به خيابانها و تظاهرات بكشاند. (1) بيترديد از جانگذشتگي و مبارزه خستگيناپذير با ظلم و ظالم، دفاع سرسختانه از مظلوم، صداقت و صراحت، شجاعت و سازشناپذيري امام در گزينش و پذيرش ايشان بهعنوان رهبر انقلاب مهم بود، امّا مهمتر اين كه نداي امام از قلب فرهنگ و از اعماق تاريخ و ژرفاي روح ملت ايران برميخاست و ملت او را آينه تمامنماي فرهنگ و هويت خود تشخيص ميداد. (2)
در كنار رهبري حضرت امام خميني (رحمه الله) بايد از پيشتازي روحانيت در انقلاب اسلامي به عنوان يك عنصر اصلي و اساسي ياد كرد. روحانيت در انقلاب اسلامي نقش بسيار مهم و اساسي در حد يك حزب سياسي گسترده و تشكيلاتي ايفا ميكرد و به صورت يك شبكه ارتباطي وسيع و گسترده، پيام رهبري انقلاب را به عمق جامعه ميرساند (3) و در غياب رهبري، از نزديك مردم را به رهبري انقلاب متصل ميكرد. رهبر انقلاب به عنوان مرجع تقليد، در رأس روحانيت بود و روحانيت هم در خدمت رهبري و در ارتباط مستقيم با مردم.
3ـ شموليت و گستردگي انقلاب : انقلاب اسلامي ايران برخلاف انقلابها و جنبشهاي معاصر ايران، انقلابي فراگير و شامل بود و اين ازدو جنبه قابل اشاره است; هم به لحاظ هدفها و آرمانها و هم به لحاظ شركت آحاد مردم در آن كه حول يك هدف بلند
ــــــــــــــــــــــــــــ1. منوچهر محمدي، پيشين، ص 92.
2. مرتضي مطهري، پيشين، ص 93 ـ 94.براي مطالعه بيشتر پيرامون رهبري انقلاب، ر. ش. به: منوچهر محمدي، پيشين، ص92ـ104; عميد زنجاني، پيشين، ص 431ـ533; صادق زيباكلام، پيشين، ص 84ـ91.
3. عميد زنجاني، پيشين، ص 50، براي مطالعه بيشتر در زمينه نقش روحانيت ر. ش. به ص 47 ـ 56 همين اثر و نيز زيباكلام، پيشين، ص 80 ـ 75.
[63]و همه جانبه گردآمده بودند. (1) همان گونه كه انقلاب اسلامي ناشي از همكاري علل و عوامل گوناگون بود، هدف و آرمان آن نيز فراگير و گسترده بود; يعني درعين اهداف سياسي، اقتصادي، فرهنگي و انساني، داراي هدفهاي اسلامي و مذهبي نيز بوده است.
بر اين اساس، مبارزه ملت ايران تنها قيام عليه استيلاي سياسي، استعمار اقتصادي، اسبتداد داخلي، فقدان توسعه، جدايي دين از سياست، نظام طبقاتي و فرهنگ و ايدئولوژيهاي غربي نبود، بلكه انقلابي عليه همه اينها و به منظور استقرار نظام مستقل، اسلامي، مردمي و ملي بود و مردم در شعارهاي خود، همه هدفها و آرمانهاي خود را مشخص كرده، مُهر فرهنگ و هويت خود را به آن ميزدند. انقلاب اسلامي، در پي عدالتخواهي، آزاديخواهي، استقلال طلبي، اثبات هويت خودي، تثبيت ارزشها و معيارهاي مكتبي، استقرار نظام حكومتي اسلام و...بود.
در راستاي همين شمول هدفها و آرمانها، هيچ قشر و طبقه خاصي به طور مشخص انقلاب را منحصر به خود نكرد و مردم به طور يكپارچه و فراگير در آن دخيل بودند. علاوه بر همه قشرهاي مردم، همه جريانها و گروههاي سياسي با سليقهها و گرايشهاي مختلف در آن شركت فعّال داشتند. (2) چنان وحدت كلمهاي در جريان انقلاب اسلامي ايجاد شده بود كه در هيچ ائتلاف حزبي و مصلحت انديشيهاي سياسي قابل تصور نيست. نمايش ميليوني مردم در روزهاي عيد فطر، تاسوعا و عاشوراي سال 1357 در تهران نمونهاي كوچك از اين همدلي و همبستگي بود. برهمين اساس انقلاب اسلامي را مردميترين انقلاب جهان خواندهاند.
وحدت و همدلي چنان فراگير بود كه سه مركز عمده و متمايز هدايت كننده مبارزه، كاملا هماهنگ و يكسان ضمن آگاهي بخشي به مردم، هدف واحدي را مدّ نظر داشتند و با وجود ظاهر متفاوت و مختلف، در يك راستا قرار گرفتند. در همين راستا مسجد، حوزه علميه و دانشگاه سه پايگاه اصلي انقلاب بودند كه در يك ائتلاف استراتژيك حول محور واحدي گرد آمدند (3) و يك پيام و يك رسالت را به مردم دادند. ــــــــــــــــــــــــــــ1. مرتضي مطهري، پيشين، ص 35.
2. عميد زنجاني، پيشين، ص 26.
3. براي مطالعه بيشتر پيرامون نقش اين سه پايگاه مراجعه شود به : همان، صص 42 ـ 28.
[64]همين وحدت پيام و هماهنگي و همدلي اقشار مردم و مراكز آگاهي بخش سدّ مهمّي در مقابل انحراف و خدشهدار شدن انقلاب اسلامي بود.
اين سه ويژگي، مهمترين شاخصههاي انقلاب اسلامي است كه حتي به عنوان عوامل پيروزي انقلاب اسلامي در آن شرايط خاص نيز قلمداد ميشوند. (1) در كنار اين خصيصهها ميتوان ويژگيهاي ديگري را نيز اضافه كرد كه به نحوي به همين سه خصوصيت برميگردند. (2)
ــــــــــــــــــــــــــــ1. ر. ش. به: منوچهر محمدي، پيشين، ص 82 ـ 114.
2. براي مطالعه بيشتر در زمينه ويژگيها و خصايص انقلاب اسلامي ر. ش. به: عميد زنجاني، پيشين، ص23ـ56.
[65]